فرزند سوم

خاطرات مربوط یه علیرضا

فرزند سوم

خاطرات مربوط یه علیرضا

یکسالگی علیرضا ۲۸ شهریور



عکس یکسالگی علیرضا 

به خاطر گرفتاری های این چند هفته که به حدی است که تولدش را هم نگرفتیم 

فعلا فقط این عکسها را دادم امیر‍ارسا گذاشت

در اراک گرفته شده است با لباسی که هدیه گرفت

نظرات 3 + ارسال نظر
مریم دوشنبه 14 مهر 1393 ساعت 12:47

سلام مامان علیرضا
خیلی اتفاقی وبلاگ بچه هاتون رو دیدم تا رسیدم به اینجا
بهتون تبریک می گم واقعا
هر سه تا پسراتون خیلی زیبا و گلن
مخصوصن این کوچیکه که خیلی نازه
خدا براتون نگهشون داره و سایه شما رو هم از سرشون کم نکنه
یه خواهشی دارم
میشه دعا کنید خدا به من هم بچه های خوب و زیبا بده؟
ممنون میشم ازتون.

مامان حنانه شنبه 5 مهر 1393 ساعت 23:54

سلام عزیزم ماشاالله چقد قشنگ و ناز شدى چشم حسود بترکه خاله قشنگم :رفتى یه باى باى هم نکردى پسر قشنگ پس به مامان بگو که اقلا از این طریق از حالتون ما رو با خبر کنه باشه عزیزم دوستت دارم زیاد لپ مامانت رو بکش

مامان حنانه دوشنبه 31 شهریور 1393 ساعت 15:33

سلام عزیزم ماشاالله چقدر بزرگ شدى قربونت برم ایشالله که همیشه سلامت باشى

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد