راستش تو خونه ما نمیدونم چرا دو ماهه که مامان یه روز کل خونه رو خیلی تمیز میکنه بعد کیک درست میکنه . بعد یه دفعه هم داداشی امیرپارسا یه عالمه بادکنک باد کرد و بدون اینکه اونها رو بده به من چسبوند به دیوار . وقتی هم بابا میاد کلی عکس میندازن . حالا من به این چیزها کاری ندارم قسمت خوبش وقتیه که کیک رو میارن یعنی عاشق خامه کیک هستم و اگه مامان و صدرا جلوی منو نگیرن با تموم انگشتهام و کلا با کله میرم تو کیک . یه چیز جالب دیگه هم وقتیه که روی اون شمع روشن میکنن بعد همش اونها روشن میکنن و من تند تند پوف میکنم و اونها حرص میخورن و هی میگن تو فوت نکن مامان باید فوت کنه یا صدرا و یا امیرپارسا خوب این یعنی چی که همه فوت کنن به جز من و بابا به نظر من اصلا عادلانه نیست.